رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامهنگار
فردارسانه – افتراق نظر اصحاب رسانه و سياستمداران نسبت به کارکرد رسانه بهخصوص در مقوله حساس و دقيقی مانند انتخابات، از اينجا شروع ميشود که اصحاب رسانه معتقد به «قدرت محدود»، ولي سياستمداران نوعا قائل به «قدرت مطلق» بودنِ رسانه هستند و شايد همين نوع نگاه باشد که خيلي از اوقات سياستمداران و اصحاب رسانه را به کسر اعتماد نسبت به هم واميدارد.
از نگاه کارکردی، رسانهها در عين اعتقاد به «قدرت محدود» خود، باور دارند که «قدرت اصلي از آنِ مردم و تلفيق دو قدرت مخاطب و رسانه است که ميتواند زمينههای شناختی و ادراک عمومی را بسازد» که البته آن نيز مشروط به تحقق شرايط و فضايی است که در حوزههاي ديگر تعريف ميشود. حال شايد سياستمداران باشند که گمان کنند اين رسانه است که ميتواند آن هم در جهان امروز که «مخاطب فعال» است، به تنهايی تودهها را براي امري که پيشآگاهی و پيشنيازهای خاص خود را دارد، بسيج کنند.
بديهي است كه رسانهها زمانی ميتوانند در مقوله بسيار مهم انتخابات كمك كنند كه سه شرط اساسي آن يعني «حق انتخاب حداکثری»، «رقابت حداکثری» و «مشارکت حداکثری» و البته همه آنها، کيفي محقق شود. بهترين کاري که رسانه ميتواند دراين شرايط انجام دهد، کمک به حفظ اخلاق انتخاباتی و دورکردن جامعه از هيجان کاذب سياسی و کمک به افزايش آگاهيهای سياسی مردم است. رسانهها ميتوانند با ارايه ويژگيهاي لازمِ فرد و يا افرادی كه در معرض انتخاب قرار گرفتهاند و تشريح و تبيين وظايف نهادي كه انتخابات براي آن صورت ميگيرد، و ويژگيهای لازم فردی براي تصدي مسئوليت، به ايفاي وظيفه بپردازند.
در انتخابات فوقالعاده مهم رياست جمهوري گرم شدن هرچه بيشتر بازار وعدههاي بدون برنامه، كارشناسينشده، شعاري و امثالهم را شايد بشود از ويژگيهاي منفي آن دانست. برخي وعدهها از سوي نامزدها و طرح آن در رسانهها، به اينجا ميانجامد كه بعضي راي دهندهها ، کارکرد و جايگاه رييس جمهوري را در سطح نهادهاي اجرايي محلي ببينند و انتظارات خود را در آن سطح تنظيم کنند. اين نياز دارد که جايگاه و وظايف رئيس جمهوري به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور و شخصي كه بعد از مقام رهبري بالاترين موقعيت را به استناد قانون اساسي دارد، براي مردم تشريح و تبيين شود تا مردم با آگاهي هرچه بيشتر به انتخاب رئيس جمهوري خود بپردازند.
يك كار و ماموريت كه رسانهها ميتوانند انجام دهند، هدايت مردم به اين سمت و بررسی و تحليل برنامههای نامزدها براي امور مختلف کشور در صورت كسب آراي مردم و رسيدن به مقام رياست جمهوري اسلامی است. رسانهها ميتوانند با ارائه کارهاي کارشناسی و تحليلی و تحقيقي روی اين برنامهها، مردم را به سمت انتخابی کارآمدتر هدايت کنند.
به طور خلاصه بايد گفت که اهم کارکردهاي «رسانه» در سطوح مختلف جامعه اعم از منطقهای، ملي و حتی فراملي، بسيج آگانه و توام با مسئوليتپذيري تودههاي مردم برای مشارکت فعال و کيفي در يک امر عمومی به مانند انتخابات نهادهای جامعه است. همان طور كه گفته شد و به آرا و نظرات علماي علم ارتباطات مستند است: رسانه به تنهايی داراي «قدرت محدود» است و قدرت اصلی از آنِ مردم ميباشد. تلفيق دو قدرت مخاطب و رسانه است که ميتواند زمينههای شناختي و ادراک عمومي را بسازد و يا حتی به کلي عوض کند. وقتي بحث وظيفه رسانهها در جريان انتخابات و به طور خاص انتخابات پيش روي رياست جمهوری مطرح ميشود، ما در حوزه ارتباطات سياسي صحبت ميکنيم که اساسا به بحث نقش رسانهها و اين نکات مهم ميپردازد که چگونه به مردم آگاهی بدهيم که قدرت انتخاب را بالا ببريم. در بحث پيرامون نقش رسانهها در بسيج مردم براي مشارکت فعال در يک امر سياسي-اجتماعي همچون انتخابات، قائل بر اين هستيم که «رسانهها را ميتوان به دو گروه دولتي و خصوصي تقسيم کرد، ولی در مجموع رسانهها بايد افکار عمومی جامعه را (در انتخابات رياست جمهوري ) براي چهار سال آينده کشور آماده نمايند.»
از ديگر سو، کارکرد رسانهها در موضوعی چون انتخابات را ميتوان در پوشش دادن به اولويتهای سه ضلع مثلت درگير در آن، يعني سياستمداران، مردم و رسانه (با تعلقات و وابستگيهاي مختلف) دانست که برآيند آن کارزار انتخابات را در منظر عمومي شکل ميدهد و در نهايت اين مردم هستند که اولويتهای خود را با کمک ديگر اضلاع و پيش انگارههای خويش انتخاب ميکنند.
به باور علمای ارتباطات، از مهمترين وظايف رسانهها در فصل انتخابات «اطلاعرساني دقيق» است. اطلاعرساني صحيح، دقيق و سريع از تحولات انتخاباتي از وظايف رسانههاست.
در جامعه چندصدايي ايران كه رسانهها هر کدام گرايش خاصي دارند، رسانهها بايد نيازهاي مردم را شناسايي کنند و اطلاعات صحيح براي انتخاب درست، به مردم ارائه کنند. درست است که سرعت امر مهمي در اطلاعرساني است اما بايد به صحت و دقت نوشتهها نيز به همان اندازه توجه شود. اگرچه به دليل گسترش فنآوري و تعدد رسانهها، نظارت دولتها بر اين رکن جامعه کاهش يافته است، اما بايد صاحبان و سياستگزاران رسانهها، مراقب عملکرد رسانه متبوع خود در جهت افزايش آگاهي مردم باشند. رسانهها بايد با درک شرايط حساس جامعه، التهابات و هيجانات كاذب را کاهش دهند و به رايدهندگان كمك كنند تا در كمال آرامش و با دقت و دور از هيجانات، بر اساس دانش سياسي به انتخاب اصلح بپردازند.