عمادالدین قاسمیپناه (فردارسانه) – از جنبه رسانهای، مناظره اول بین شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را میتوان متوسط ارزیابی کرد. این مناظره به لحاظ رسانهای حاوی برخی نقاط قوت و ضعف بود.
نقش کمرنگ مجری
در مورد مجری، گاهی احساس میشد که توزیع لبخندهای او به نامزدها به شکلی متوازن صورت نمیگیرد. به عبارت دیگر، این ذهنیت ایجاد میشد که مجری نسبت به برخی، اقبال بیشتری نشان میدهد.
مجری تقریبا منفعل و غیر منعطف ظاهر شد و به نظر میرسید بر اساس یک پروتکل ویژه عمل میکند. به عنوان مثال، در مرحله سوم در حالی که قرار بود اولین نامزد به مسئله تورم و پرسشهای مطرح شده درباره این موضوع بپردازد، نامزدی دیگر را خطاب قرار داد که موضوع آن مربوط به مرحله قبل بود. اما مجری به جای تذکر، صرفا زمان باقیمانده را اطلاع میداد.
پرسشها در دورههای قبل بر عهده مجری بود، اما استفاده از کارشناسان برای طرح پرسش در این دوره، حال و هوای کارشناسی و علمی بودن مناظره را القا میکرد. این در حالی بود که فاصله مکانی و زمانی بین کارشناسان پرسشگر با نامزدها، انسجام و یکپارچگی مناظره را تحتالشعاع قرار میداد.
در واقع، مجری جز اعلام نوبت، مرور زمانبندی و اعلام زمان باقیمانده نامزدها کار دیگری انجام نمیداد. گویی مجری صرفا قرار بود در نقش داور چهارم فوتبال و نگهدارنده زمان ظاهر شود.
فاصله زیاد مجری با نامزدها در استودیو هم قابل توجه بود. در دورههای قبل، اتصال و ارتباط نامزدها با پرسشها و مجری بیشتر احساس میشد.
استودیوی جدید اما تاریک
به لحاظ بصری، استودیوی مناظرات چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری نسبت به دوره پیش دستخوش تغییرات اساسی شده است.
دکورِ الهامگرفته از طرحهای اسلامی-ایرانی با پسزمینه تصویر پایتخت در شب، در نگاه اول بسیار متنوعتر از مناظرات دوره پیش جلوه میکرد، تا جایی که بعضی مواقع احساس میشد که این استودیو شلوغ به نظر میرسد.
قرار گرفتن شش پرچم به صورت متقارن در دو سوی استودیو، احتمالا اشارهای به تعداد نامزدهاست. همچنین پرچم دایرهای شکل ایران در بالای استودیو که از بالا به پایین کوچکتر میشود، یک چلچراغ یا یک لوستر بزرگ را در ذهن مخاطب تداعی میکند. اما سه سطح مشکی و یک سطح سَرمهای رنگ در کف استودیو و همچنین دکور قهوهای رنگ فضایی تاریک و بسته را القا میکند. شاید قرار است «چلچراغ» این فضای تاریک را روشن کند.
با این حال، استفاده از نوارهای آبی و گاهی سوسوی رنگ کِرِم مبلها و البته نمایشگر آبی کنار نامزدها، تلاشی برای تلطیف فضا به شمار میآید. هرچند کارکرد این نمایشگرها تا پایان مناظره اول مشخص نشد.
توزیع متناسب نماها
از سوی دیگر، توزیع نماهای بسته و باز و تصاویر ششگانه نامزدها متناسب به نظر میرسید. همچنین در زمان تخاطب نامزدها، نمایش تصویر فرد مورد خطاب جلب توجه میکرد.
این در حالی است که تصویر شب تهران در پسزمینه نامزدها به ویژه در نماهای بسته، فضایی تاریک را پیش چشم هویدا میکرد که رنگ تیره غالب در پوشش نامزدها به این فضای تاریک دامن میزد.
یکی از تفاوتهای این دوره با دورههای قبل استفاده از مبل بود. در دورههای پیشین، وجود میز در جلو نامزدها، پنهان شدن و دست نیافتنی بودن را تداعی میکرد. در حالی که حذف میز جلو در این دوره، به ارتباط نزدیکتر نامزدها با مردم اشاره میکند.
فراموشی پرسشها، کلیگویی در پاسخها
ساختار نخستین مناظره به گونهای بود که در ابتدای مرحله اول، دوم و سوم 6 تا 7 کارشناس پرسشهایی را مطرح میکردند. در حالی که تعدد پرسشها و کارشناسان باعث میشد هم مخاطبان تلویزیون و هم نامزدها در زمان پاسخگویی، این پرسشها را فراموش کنند. به همین علت نامزدها به جای اینکه با جزئیات به پرسشها پاسخ دهند، به کلیگویی روی میآوردند و حتی خارج از موضوع صحبت میکردند. شاید اگر کارشناسان پرسشی مطرح نمیکردند و نامزدها مبتنی بر محور هر مرحله صحبت میکردند، همان چیزی را میگفتند که شنیدیم.
دست آخر، چالشی نبودن مناظره به جز دقایقی، فضایی یکنواخت و خستهکننده بر آن حاکم کرده بود که حتی 15 دقیقه برای استراحت هم این فضا را تلطیف نکرد. مجری هم ظاهرا بر اساس دستور تهیهکنندگان برنامه، تلاشی برای به چالش کشیدن نامزدها نمیکرد.