جعفر تارین
کارشناس ارشد رسانه
فردارسانه – برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» در ۸۰ دقیقه قبل از لحظات عرفانی اذان مغرب، روزهای ماه مبارک رمضان از شبکه ۴ سیما پخش میشود. شروع این برنامه با مقدمهای ثابت و دکلمهای با صدای مجری همراه تصویر هلی شات از زاویه «های انگل» (نمای از بالا)، و بر فراز برج میلاد است و پس از آن به استودیو منتقل میشود.
ساختار این برنامه، گفتوگو محور و گفتمانی بین مجری، آقای عباس موزون و یک تجربهگر و کنداکتوری با توالی قسمتهای زیر است:
– تعریف ماوقع حادثهای که برای تجربهگر در زندگی مادی و فانی اتفاق افتاده است.
– جریان روند درمان و احیای تجربهگر در بیمارستان و … .
– صحبتهای شاهدان مانند کادر پزشکی، خانواده، دوستان تجربهگر و … .
– و قسمت مهم، جدا شدن روح تجربهگر، از جسم به دنیای برزخی و تعریف مشاهدات اوست که برای بییندگان مهمترین و جاذبترین و جالبترین بخش از برنامه است.
– بخش نهایی برنامه، بازگشت منِ روح از «آنجا» به کالبد «اینجا» است که به نظرم تولد دوباره تجربهگر، اما با خِردی متمایز، فکری روشن ، چشمانی بازتر و دلی بابصیرت است.
«تجربهگر» در برنامه «زندگی پس از زندگی» به فردی اطلاق میشود که برخوردار از تجربیات هنگام مرگ موقت در وضعیت مرگ کلینیکی، خروج و گذر روح از جسم است.
بنده با خودم فکر میکردم که خود برنامه زندگی پس اززندگی چه تعاریفی دارد؟ و با کمی تمرکز در ابعاد مختلف آن، به مفاهیم ذیل رسیدم:
– برنامه «زندگی پس از زندگی» با مفهوم «آسمان بعد از زمین»، یعنی یک نگاه به عالم ماوراء الطبیعه و تجربیات نزدیک به مرگ.
– برنامه «زندگی پس از زندگی» با مفهوم «پیش از، پس از»، یعنی ماجراهایی از زندگیِ پیش از مرگ و پس از بازگشت.
-برنامه «زندگی پس از زندگی» با مفهوم «رازهای پس ازمرگ»، یعنی شناخت عالم برزخ و تجربیات مرگ.
– برنامه «زندگی پس از زندگی» با مفهوم «بین دو جهان»، یعنی گفتوگوهایی درباره «زندگی پس از زندگی».
– برنامه «زندگی پس از زندگی» با مفهوم «به سوی نور»، یعنی افشاگریها و تجربیاتی از عالم ماوراء.
سندیت یافتن این برنامه به گونهای در روند آن استمرار مییابد که علاوه بر توضیحات مجری و نیز گزارش تجربهگر، مستلزم دیدن شواهد جغرافیایی محیطی و استماع گفتار و شهادت منابع انسانی مرتبط با وقایع غیرملموس تجربهگر است.
در مرحله «آنجا» که سرشار از کنجکاوی مخاطب است مرحلهای پر از اسرار و صحنههایی دست نیافتنی، که پیشتر همانند آن را ندیده، اما اوصافش را در قرآن مجید تلاوت کرده و رسیدن و یا وصل شدن به آن جزء آرزوهای اخروی است. اما انعکاس فیزیکی تصویری از صحنههای آنجا در ظرفیت و توان بشر مادی نیست.
تصویر رنگهای جذاب مادی که در برنامه مشاهده میکنیم با انوار زیبا و معنوی که توسط تجربهگر بیان میشود فاصله معنایی زیادی دارد. صحنههایی که تجربهگر از دنیای برزخی توصیف میکند و تقریباً در ذهن مخاطب متصور میگردد با تصاویری که برنامه، جهت توصیف و القای دنیای ماورا و مفهوم آن نشان میدهد خیلی متفاوت است و سنخیت ندارد و قابل قیاس نیست. اوصافی که تجربهگر از صحنههای بسیار زیبا و جذاب یا عذاب دنیای آخرت آنهم با عجز تعریف میکند هرچند جذابیت آن فضا در ذهن یننده تا حدودی متصور میشود اما با تصاویر آرشیوی خلق نمیگردد. البته در این برنامه خیلی سعی شده که بهترین و زیباترین تصاویر طبیعت با افههای نوری را ارائه نماید ولی به ندرت و میلیارد صدم شباهتی با اوصاف تعریف شده تجربهگر شاید داشته باشد. البته فعالیت تصویریاب برنامه و کارگردان تا حدودی قابل تقدیر است ولی برای بهترشدن و ارتقاء کیفیتر این تعاریف پیشنهاد می کنم از ظرفیت تکنولوژی به روز و مدرن تصویری بهرهبرداری گردد.
برای شفاف شدن منظور نظر این بنده کمترین، صحنههای «طیرا ابابیل ترمیهم بحجارة من سجیل» (سوره الفیل) در فیلم محمد رسول الله از آقای مجید مجیدی، نمونهای از بهرهجستن از ظرفیت تکنولوژی اسپشیال افکت و تروکاژهای (جلوههای ویژه) مدرن تصویری است. لذا خلق بسیاری از صحنههای زیبا و خوفناک دنیای ماورا که در «زندگی پس از زندگی» مطرح میشود را میتوان با استفاده از این تکنیک نشان داد، هر چند قابل اجرا و مطابق با واقعیت صحنههای بهشت نیست اما برای جذب و ایجاد تحول روحی درونی و فکری بیننده مؤثر است.
البته بنده به عنوان کارشناس، تهیهکننده و کارگردان میدانم که تولید و خلق این تصاویر، هزینهبر است اما فعالیت و تلاش شبانهروزی صدا و سیما با هدف تاثیرگذاری بر مخاطب، صرف این چنین هزینههایی را در راستای اهداف سازمان میتواند منطقی کند.
ضمنا برای ثبت صحنههای مخوف مربوط به عذاب دوزخی نمیتوان به تصاویرآرشیوی مواد گداخته آتشفشان اکتفا کرد.
تجربهگری که میگوید: «بدنم آرام آرام سرخ و گداخته میشود»، نباید به تصاویر موج آب خروشان کنار صخرهها کات و برش زد ( برنامه «زندگی پس از زندگی» مورخ ۱۱/ ۱/ ۱۴۰۳).
تجربهگر میگوید: «من به دشت و کوه و جنگل و رودخانه و دریاچه که نگاه میکنم هر کدام رنگ و بوی خاص خودشان را داشتند آن رنگ و بو که دیدم با زمینیها فرق میکند و نمیشود توصیفشان کنم»، محتوای معنایی گفتار تجربهگر که آن صحنههای جذاب «هر کدام رنگ و بوی خاص» دارند با پخش تصاویر آرشیوی جنگل و رودخانه زمینی، چگونه آن رنگ و بوی تعریف شده، با این فرم سنخیت مییابد؟ البته تصویریاب و کارگردان، تصاویر زیبایی را انتخاب کردند ولی مفهوم تعاریف تجربهگر را معنا نمیکند («زندگی پس از زندگی» مورخ ۱۱/ ۱/ ۱۴۰۳).
در برنامه مورخ 8/1/1403 تجربهگر میگوید:«به سمت بالا که رفتم رنگهای مختلف بسیار زیبا دیدم. مجری میپرسد: «چه حسی در آن رنگها بود؟»
تجربهگر: «این احساس را نمیشه بیان کرد. حس مادری را میتونید بیان کنید؟ عشق را نمیشه بیان کرد در آن رنگها احساس عشق بود…»
در اینجا تصاویر تروکاژِ انواع رنگهایی که با هم ادغام میشوند، پخش میشود. اما حس تجربهگر را نمیرساند. اکنون ترکیب زیبا و درهمآمیزی رنگها با تروکاژهای الکترونیکی انجام میشود. اما خاطرم هست در دهه ۶۰ برای ساختن و خلق فضای زیبای ترکیب رنگها، با سرنگ انواع رنگهای سبز، قرمز، زرد و … را در آب آکواریوم تزریق میکردیم و تصویربرداری میشد و آنچه در این برنامه دیدم نوستالژیک است. ضمنا در اکثر قسمتهای «برنامه «زندگی پس از زندگی» »، تجربهگرها به این رنگهای جذاب اشاره میکنند مثلا در زمان یک ساعت و ۳ دقیقه و ۳۰ ثانیه برنامه مورخ 7/1/1403 و قسمت مورخ 8/1/1403 و قسمت های دیگر … .
در دقیقه ۳۶ و۵۰ ثانیه برنامه زندگی مورخ 8/1/1403 تجربهگر میگوید: «هالهای سبز به طرف من آمد» اما تصاویری که در برنامه نشان داده میشود، صحنههای طبیعت به رنگ سبز است و در مرحله مونتاژ فیلتر شده است.
یکی از سندیتهای هدفمند برنامه ««زندگی پس از زندگی» » مورخ 9/1/1403 استناد به گفتار تجربهگر پیرامون وجود خرابی و سوراخ درون سقف آی سی یو بیمارستان است که در عالم واقعی قابل رویت نیست. اما به صورت مستند دوربین برنامه شاهد شکافتن سقف شد و آنچه تجربهگر از درون یک سقف بسته غیر آشکار خبر داد دیده شد. در دقیقه ۳۲ و ۹ ثانیه برنامه، مشروح این اتفاق نادر توسط تجربهگر تعریف میشود و از دقیقه ۳۳ و ۴۴ ثانیه صحنه مستند شکافتن سقف کاذب برای دیدن خرابی پشت آن با حضور دوربین، سندیتش در ساختمان متروکه ثبت میشود.
مجری، تجربهگر، دوربینها و کادر بیمارستان بعد از باز شدن قفلهای درب ساختمان متروکه در دقیقه ۳۶ و ۲۰ ثانیه هنگامی که از آسانسور خارج میشوند، در پشت و پسزمینه تصویر، افرادی در حال تردد دیده شدند و حضور این افراد با گفته مجری که این ساختمان قابل استفاده نیست و متروک است و قصد تخریب آن را دارند، تناقض دارد.
البته هر چند حضور و تردد افراد متفرقه با گفته «این ساختمان متروکه است» تناقض دارد ولی اصل موضوع که سندیت وجود خرابی در پشت سقف کاذب است ثابت شده و آن را نقض نمیکند.
در برنامه «زندگی پس از زندگی» مورخ ۱۰/ ۱/ ۱۴۰۳ کارگردان به گفتوگوی استودیویی اکتفا نکرده و برای مصداق بیانات تجربهگر، برخی وقایع، بازسازی نمایشی شده است مثلاً در دقیقه ۳۹ و ۱۸ ثانیه صحنههایی از حضور تجربهگر در هیئت عزاداری را بازسازی وتولید کردهاند. در لحظه ۴۴ دقیقه و ۲۵ ثانیه «زندگی پس از زندگی»، تجربهگر خود را در محیطی پر از سنگهای تیز میبیند و اما تصاویری که برنامه نشان میدهد کلوخهای متفاوت از شکل تیز و برنده است و آنچه سعی شده در ذهن مخاطب معنا یابد به غلط حک میشود. همچنین در لحظه ۴۶ دقیقه و ۴۰ ثانیه از برنامه، تجربهگر صحبت از آب متعفن میکند، اما تصویری که نشان داده میشود فوران و جوشیدن آب دریا است که با معنای بوی تعفن «اصل موضوع آب» متفاوت است، ولی برنامه به صورت نمادین جهت اثرگذاری بر مخاطب سعی بر نشان دادن شمایلی از مفاهیم است، اما ندانسته مفاهیمی غلط و تصوری متفاوت از واقعیت دنیای برزخ در ذهن مخاطب حک میشود.
ابراز شادمانی و رضایت اطرافیان فردی که در حال احتضار است و یا در حال جان دادن و یا مرگ موقت و کما رفته، موضوع بسیار مهم این قسمت از سری برنامه «زندگی پس از زندگی» است که درتاریخ ۱/ ۱/ ۱۴۰۳ پخش شد.
روح خانم تجربهگر از مرحله «آنجا» و عالم مرگ موقت، نظارهگر خوشحالی یکی از فامیلها شد و در این برنامه با درخواست مجری پیامی به ایشان دادند تا متوجه خطای خود شود. این پیام، هدفمند است و برای تمام مخاطبین برنامه یک هشدار میباشد. هشداری برای کادر بیمارستان نیز هست که مثلاً هنگام تعویض ملافه و یا تمیز کردن زیر بیمار اظهار عجز و آرزوی مرگش میکنند در حالی که روح ایشان را عذاب میدهند.
جناب آقای عباس موزون مجری محترم برنامه توصیه اخلاقی کردهاند که به افراد محتضر و یا در حالت کُما احترام گذاشته شود. شایان ذکر است که در برنامه به طور هر از چند گاهی و در جاهای خاصی از برنامه، پیامهای مفید و مؤثر رفتاری اخلاقی و هشدارهایی توسط مجری به جامعه هدف اطلاع رسانی میشود.
در اکثر قسمتهای سری برنامه «زندگی پس از زندگی» تجربهگر بیان میکند که وارد تونل میشود اما تصویری که برنامه نشان میدهد تروکاژ تونل کامپیوتری تکراری آبی رنگ است که با اوصاف و مفاهیم تعریفشده تجربهگر مطابقت ندارد و سپس به گداختههای مواد مذاب آتشفشان کات و برش زده میشود. تکرار این تصاویر مواد مذاب گداخته وآتشین درهمه قسمتهای پنج سری برنامه زندگی پس اززندگی، از شأن صحنهها و وقایع و مشاهدات «آنجا» کاسته است.
برنامه «زندگی پس از زندگی» مورخ ۱۳/ ۱/ ۱۴۰۳ در دقیقه ۴۳ و ۲۰ ثانیه نمونه آن میباشد. موضوع دیگری که بیننده را تکان میدهد ، شواهد عقاب و عذاب تجربهگر است، مثلاً بی احترامی و لگد زدن فرزند به سینه پدر (مطرحشده در برنامه مورخ 10/1/1403)، و برخورد ناشایست ایشان با والدین، بیننده را کنجکاو میکند که نتیجه و میزان این اعمال بد، در دنیای برزخ چگونه است؟
بخش دیگری که برنامه «زندگی پس از زندگی» را سندیت و مقبولیت بخشیده، حضور کارشناسان خبره و متخصص، پزشکان، دانشمندان، علماء و فضلای حوزه، به ویژه دانشمندان وتجربهگران فراملی است که مواردی را در راستای اهداف برنامه طرح میکنند.
طرح روایتی از تجربههای نزدیک به مرگ به مدت ۸۵ دقیقه، از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳ برنامهساز را به طرح فرضیههای نو رسانده است. این جانب به عنوان کارشناس رسانه، به این نتیجه رسیدم که ایدهپرداز این برنامه در این پنج سال با پژوهش و کسب تجربه، به فرضیههایی غیر مسبوق به سابقه دست یافته و اطمینان دارم این فرضیهها به نظریه تبدیل میگردد و شاهد عیان شدن اسرار و حقایقی جذاب پیرامون دنیای دوزخی خواهیم شد.
در پایان لازم است به چند موضوع فنی دیگری اشاره کنم:
– هنگام پخش زنده برنامه «زندگی پس از زندگی» ، اطلاع رسانی ساعت بازپخش آن که در زیر تصویر حک میشود گاهی با نوار«تایتل باکس» برای اعلام لحظات موعد اذان مغرب به افق شرعی شهرها ماسکه و پوشیده میشود. برای رفع این مشکل شایسته است واحد پخش، با ابلاغ رسمی تهیه کننده برنامه به ویژه متصدی «سی جی» زیرنویس هماهنگ باشند.
– برنامه «زندگی پس از زندگی» پخش شده در تاریخ ۱۴/ ۱/ ۱۴۰۳ تکرار قسمت پخش شده روز قبل است. از آنجایی که اخلاق حرفهای رسانهای ایجاب میکند که تهیه کننده و یا مسئولین واحد پخش، دلیل آن را توضیح دهند، ولی این امرعملی نشد. احترام به مخاطب یکی از اصول جذب جامعه هدف است.
– تیتراژ یک دقیقه و ۴۰ ثانیهای تصاویر عرفانی که با چهرههایی دیزالو (درهمآمیزیِ تصاویر) میشود فضای جذابی را خلق کرده است و در مقایسه با تیتراژ تروکاژهای حرکت تند درتونل آبی رنگ ساخته شده کامپیوتر بهتر ارائه گردید.
– تیتراژ پایانی «زندگی پس از زندگی» سری اول سال ۱۳۹۹ که توسط احسان خواجه امیری خوانندگی شد نیز آرامش بخش است و متنی جذاب دارد:
باید برگشت به لحظههای رفته- باید رد شد از این پل شکسته- ازحال بد این بیخبری از این شبای خسته- باید برگشت به خندههای ساده- باید بارید رو شونههای عاشق- باید نفس تردید گرفت تو آخرین دقایق- یه جوری دوری و یه جوری گم شدم که باورم نمیشه- کسی که عاشقه محاله بگذره ازاون که زندگیشه…
اما اوج فرم موسیقی و مفهوم معنایی در تیتراژ پایانی «زندگی پس از زندگی» مربوط به فصل پنجم است. به ویژه متن آهنگ با صدای آقای محسن چاوشی که مرحوم پدرش دوستم بودند، فرازی از آن را تا جایی که خاطرم هست به عنوان مناجات با معبود تقدیم میکنم:
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
……..
– تا جایی که بنده پیگیر دیدن برنامه «زندگی پس از زندگی» شدم و به زیر صدای گفتمان و تصاویری که پخش میشود گوش دادم، از قطعات موسیقی آقای زبیگنیف پرایزنر لهستانی خالق موسیقی سریال ده فرمان بهره جسته است، موسیقی زیبا و گوشنوازی که از قطعات رایزنر انتخاب شده به موازات تصاویر و زیر صدای گفتمان معنوی، به برنامه «زندگی پس از زندگی»، زندگی بخشیده است.
و اما برای مخاطب: برنامه «زندگی پس از زندگی»، روایتی و هشداری و عبرتی برای خودسازی است.
توضیح منتقد: طرح و استفاده از این تحلیل، از نظر شرع، قانون و اخلاق حرفهای به شرطی که نام نویسنده ذکر شود بلامانع است، بویژه در کلاسهای تدریس، نشر متون و نوشتهها … .